عروس پابرهنه
نویسنده:
منوچهر کی مرام
امتیاز دهید
دور از این شهر نزدیک چشمه ی ابی در یک کلبه ی کوچک روستایی زن و شوهری با هم زندگی آرامی داشتند مرد روز ها در مزرعه ی کوچکی که داشت کست می کرد و زن برای کمک به خرج خانه به شهر می رفت و توی خانه هایی که بچه زیاد داشتند و زن خانه به تنهایی از عهده ی تمام کارهای خانه و بچه داری بر نمی آمد کار می کرد کمی دستمزد می گرفت و راضی بود عصر به کلبه بر می گشت با شوهرش شام ساده ای فراهم می کردند و می خوردند چند سالی که گذشت زن کم کم حس کرد زندگی آنها چیزی کم دارد به شوهرش گفت ....
بیشتر
آپلود شده توسط:
samire
1388/07/02
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عروس پابرهنه